میلاد نور
فرشتگان آسمانی در میلاد نور، زائرسرای حسینی شدند
تا نغمه خوان سروش هدایت و تهنیت گوی مولودی باشند
که طلایه دار نور و سرسلسله آفتاب بود.
مولودی که بر پیشانی بلندش، مهر بندگی بود و شیدایی
و دلدادگی را در آیینه نیایش و پرستش او نمایان ساخت
و راز حق و حقیقت را به گونه ای نو و زیبا
در وجود او آشکار کرد.
علی بن حسین(ع) در شکوه عظمت از مدح و ثنا
فراتر است و در زیبایی، از ستایش بی نیاز.
او میراث دار فضایل پنج تن است.
با این جمله آیا می توان به او فضیلتی نسبت داد؟
زیور عبادت کنندگان به انسان ها درس پرستش آموخت
و روح نیایش در کالبدشان دمید و محراب نیایش را
به میدان مبارزه با سیاست ها و تبلیغات شیطانی امویان تبدیل کرد
و از سلاح دعا، حربه ای بُرّنده علیه دشمنان دین ساخت.
او پناه پناه آوران بود در هنگام بیم ها و هراس ها
در روزگاری که صداها خاموش شده بود
قافله سالار راهیان نور، موسی وار، حقیقت جویان را
از نیل بلا عبور داد و به ساحل نجات رسانید.
درود خدا بر او و سلام ما به لحظه های عارفانه اش.
میلاد تو، میلاد عشق است
نمازم رنگ موسیقی گرفته.
دو صد قیام آواز می خوانم؛ دو صد نیاز در
سماع آمده و دو صد سجده در ترنم و غزل می نشینم.
سجده می کنم به درگاه خدایی که تو زیبا سجده اش کردی.
ای تاریخ کربلا! ای پهلوان شام و ای معنای علوی بودن!
تو پیغام حسین علیه السلام بودی و
چه زیبا پاس داشتی آخرین نماز او را.
به راستی پناه جستن از خدا در برابر ستم و نادانی،
بهترین فریاد مبارزه است؛ آن هنگام که نان و نادانی، مردم
را در بند عافیت گرفتار می کنند و استبداد،
بر غیرت دینی و انسانی مردم افسار می بندد.
سلام خدا بر حسین علیه السلام و بر تو علی بن الحسین
و بر یاران تو و پدر شهیدت، ای فرزند نماز و ای پدر دعا.
روز میلاد تو، روز پیوند نماز و جهاد است
و روز یگانگی دین و حکومت. تو زندگی را با
رنگ دعا در کام بشر ریختی؛
آن گاه که جماعت مسلمانان یا از ترس ظلم و استبداد
بنی امیه، راه زهد و گوشه گیری پیش گرفته بودند و با دنیا
کاری نداشتند و یا در علاقه دنیا و غنائم جنگ غرق بودند
و معنویت و عبادت را با زندگی بیگانه می دانستند.
میلاد تو میلاد راز و نیاز است.
میلاد تو معنای زندگی عاشقانه است.
میلاد تو میلاد عشق است.
حسین امیری
ای سجاده نشین عرش، می آیی و ملایک به حضورت می بالند.
همراه نسیم، تا خلوت گلهای سجّاده می آیی تا در شبهای نور
برترین زینت عبادتکنندگان جهان باشی.
پیشانی ات، صحیفه ای است که گواه عبودیت توست.
بیا که روزگاری در امتداد وجود حسین(ع)، تا کربلا
همچون ستارگان دنباله دار، عشق را به دوش خواهی کشید.
طلوع کن؛
از مشرقِ جان فرزند علی، ای چهارمین خورشید منجلی!
... و تو آمدی؛ با کلید دعا در دست
تا تمام درهای بسته را بگشایی.
هر آنگاه که انسان، در مدار بسته سکوت خویش
مناجات خائفین تو را زمزمه میکند، به رهایی میرسد؛
هدیه تو، آرامشی است به روان مؤمنین.
ببار، ای ابر رحمت، تا فصل تنهایی بشر
را با نجواهای شبانه خود، به صبحدم پیوند زنی.
یا سید الساجدین(ع)
حوریان آسمان، گرداگرد مدینه بال گشوده اند
و کودکی در دامان «شهربانو»، آرام به خواب رفته است.
فرزند حسین علیه السلام ، وارث سرمایه آسمانی پدر
میراث نامیرای کربلا، چشم می گشاید.
خدا را سپاس که تو را آفرید تا ستایش
و حمد خالق را از تو بیاموزیم
خدا را سپاس که تو را به دنیا هدیه داد
تا زبان عاشقانه ترین شکرها را در کام تو بگذارد
و بی بدیل ترین نیایشها را از زبان تو
به گوش عالمیان برساند