او چراغی است در خلوتگاه غایب از نظر !
او حلقه ای است که مرا به آنچه جز من است ، می پیوندد.
در نور اوست که می بینم ، او آفتاب نیمشب و جام جهان نماست .
او یوسفی گمگشته در چاه است که ماه و خورشید جویای اویند
و چون از درون خویش برآید ، سرزمین تشنه مصر
و کشور دیدگان مشتاق عاشقان چشم زلیخا
و چشم جان یعقوب_ را روشنی می بخشد .
در خاطر بیکران او ماه و خورشید بیدارند !
در شبی سروشانه که در آغوش آن ،
او به انتظار سحر بیدار است تا با گردونه زرین
و اسبهای نور افشان در آسمان طلوع کند ...
دیدم به خواب دوش که ماهی بر آمدی
کز عکس روی او شب هجران سرآمدی
خوشا فرخنده شبی که چنین مبارک سحری در پی دارد
و او در هوای چنین سحری شب بیدار و نگران است .
او در صحرای انبوه تاریکی چون پرتویی در تار و پود شب روان است
و از برکت بیداری او سکوت و سکون تاریکی جهان را
در دستهای پنهانش نمی خواباند .
انسان ازلی و ابدی است زیرا با اوست . زیرا خدا مشتاق اوست
و اشتیاق خدا مطلق است ، چنانکه چندی نمی پذیرد .
عشقی بی خویشتن و ناگزیر که تمامی هستی را فرا می گیرد .
چنین عاشقی ناگزیر محتاج معشوق است .
وجود معشوق در عشقی که نمی تواند نباشد و هست
چون هست ضرورتی است بیرون از هر اختیار .
اما احتیاج ما به او نیز احتیاجی است بی اختیار ما .
چون ما بی او وجود نداریم پس محتاج اوییم .
احتیاج ما مشتاقانه ، طلبی عاشقانه است ...

       التماس دعا         

  
 برنامه های تالار آیه های انتظار در هفته جاری

شروع برنامه ها هرشب ساعت : 10:30دقیقه 

  

 

 
جهت عضویت در گروه آیه های انتظار و بهره مندی از ایمیل های متنوع فرهنگی - اجتماعی - مذهبی خبری... اینجا کلیک کنید